مریم مختاری دینانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین سبک تفکر و خودکارآمدی مدیران ورزشی بود. روششناسی: جامعه آماری این پژوهش شامل 114 نفر از مدیران ادارات ورزش و جوانان شهرستانهای استان تهران بود. نمونه آماری تحقیق برابر با جامعه (تمامشمار) درنظر گرفته شد. به منظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای سبک تفکر استرنبرگ (1991) و خودکارآمدی نظامی، ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین سبک تفکر و خودکارآمدی مدیران ورزشی بود. روششناسی: جامعه آماری این پژوهش شامل 114 نفر از مدیران ادارات ورزش و جوانان شهرستانهای استان تهران بود. نمونه آماری تحقیق برابر با جامعه (تمامشمار) درنظر گرفته شد. به منظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای سبک تفکر استرنبرگ (1991) و خودکارآمدی نظامی، شوارتزر و جروسلم (1996) استفاده شد. پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب ضرایب 82/0 و 74/0 بدست آمد. روش تحلیل دادههای تحقیق در ارتباطسنجی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و در مقایسهسنجی، t مستقل بود. یافتهها: نتایج نشان داد وضعیت خودکارآمدی مدیران ورزشی متوسط است. بهعلاوه، بین همه سبکهای تفکر با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری وجود داشت (05/0p≤). همچنین، بر اساس ضرایب بدستآمده در تحلیل رگرسیون، در بین سبکهای تفکر مدیران ورزشی، سبکهای تفکر قانونگذار، کلینگر، آزاداندیش، برونگرا و سلسلهمراتبی پیشبینیکنندههای قویتری برای خودکارآمدی مدیران ورزشی هستند (05/0p≤). نتیجهگیری: با توجه به متوسط بودن میانگین خودکارآمدی مدیران ادارات ورزشی و ارتباط سبک تفکر با خودکارآمدی مدیران ورزشی، لازم است مسئولان بالادستی سازمان نسبت به فراهم کردن زمینههای آموزش سبک تفکر برای مدیران ورزش و کل سازمان اقدام نمایند.
آسیه مولایی زرندی؛ مریم مختاری دینانی؛ عباس نظریان مادوانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روششناسی: جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان (430N=) بوده که با استناد به جدول کرجسی و مورگان از بین آنها 200 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه استاندارد عملکرد سازمانی بر اساس مدل ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روششناسی: جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان (430N=) بوده که با استناد به جدول کرجسی و مورگان از بین آنها 200 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه استاندارد عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو، هرسی و گلداسمیت (2013) و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری والتون (1973) بود. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون شاپیروویلک، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t تکنمونهای و رگرسون چندگانه) انجام شد. یافتهها: بر اساس نتایج بدست آمده، بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p≤). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد کیفیت زندگی کاری توانایی پیشبینی عملکرد سازمانی را دارد. بهعلاوه، از بین مولفههای کیفیت زندگی کاری نیز پرداخت منصفانه و کافی، امنیت شغلی، یکپارچگی و انسجام و توسعه قابلیتهای انسانی بیشترین توانایی پیشبینی عملکرد سازمانی را در کارکنان وزارت ورزش و جوانان داشتند. نتیجهگیری: بر این اساس لازم است مدیران وزرات ورزش و جوانان در جهت ارتقاء کیفیت زندگی کاری کارکنان خود به عنوان یک متغیر اثرگذار بر عملکرد سازمانی گام بردارند.