حسین پورسلطانی زرندی؛ محمد غلی قره؛ سیده طاهره موسوی راد
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تعیین روایی و پایایی پرسشنامه بی تعهدی اخلاقی در ورزش بود. روش شناسی: جامعه آماری این پژوهش را ورزشکاران رشته های ورزشی مختلف در سطح ایران تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 422 پرسشنامه جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بی تعهدی اخلاقی باردلی و ماریا (2007) که مشتمل بر 32 سؤال بوده و شامل مؤلفه های "بازسازی ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تعیین روایی و پایایی پرسشنامه بی تعهدی اخلاقی در ورزش بود. روش شناسی: جامعه آماری این پژوهش را ورزشکاران رشته های ورزشی مختلف در سطح ایران تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 422 پرسشنامه جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بی تعهدی اخلاقی باردلی و ماریا (2007) که مشتمل بر 32 سؤال بوده و شامل مؤلفه های "بازسازی رفتار"، "مقایسه سودمند"، "عدم مسئولیت پذیری"، "عواقب تحریف"، "از دست دادن صفات انسانی" و "سرزنش" می باشد استفاده شد. روش پژوهش از نوع توصیفی بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی و تحلیل عاملی تأییدی برای تعیین روایی سازه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه بی تعهدی اخلاقی (87/0) میباشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و T-value، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عاملها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخـصهای نسبت x2 به df (89/1)، 067/0=RMSEA و همچنین 99/0=NFI، 98/0=CFI، 99/0=IFI، 98/0= AGFI و 97/0=GFI، برازش مدل را تأیید کردند. همچنین در خصوص روابط عاملها با مفهوم بی تعهدی اخلاقی نتایج نشان داد که تمامی عاملها توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم بی تعهدی اخلاقی باشند.
حسین پورسلطانی زرندی؛ عصمت طاهرخانی؛ شهرام شفیعی
چکیده
هدف: ارتباط شادکامی در محیط کار با کارآفرینی سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روش شناسی: روش تحقیق از نوع همیستگی بوده که به شکل میدانی انجام شد. از سه پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی، شادکامی در سازمان و کارآفرینی سازمانی استفاده شد. جامعه آماری شامل کارکنان وزارت ورزش و جوانان در سال 93- 1392 (745N=) بود. نمونه آماری (254 نفر) به روش ...
بیشتر
هدف: ارتباط شادکامی در محیط کار با کارآفرینی سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روش شناسی: روش تحقیق از نوع همیستگی بوده که به شکل میدانی انجام شد. از سه پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی، شادکامی در سازمان و کارآفرینی سازمانی استفاده شد. جامعه آماری شامل کارکنان وزارت ورزش و جوانان در سال 93- 1392 (745N=) بود. نمونه آماری (254 نفر) به روش تصادفی ساده تعیین گردیده که از این تعداد (228n=) پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها پس از اعمال نظرات 12 نفر از متخصصین رشته مدیریت ورزشی و با استفاده از روش روایی سنجی لاوشی برای شادکامی در سازمان (87/0= CVR) و کارآفرینی سازمانی (83/0= CVR) تایید شد. ضریب پایایی پرسشنامه شادکامی (89/0= α) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی (94/0= α) بدست آمد. در بررسی آزمون فرضیهها و نیز الگوریتم مدل ساختاری از نرم افزارهای SPSS وPLS در سطح معنی داری (05/0≥P) استفاده شد. یافتهها: بین شادکامی با کارآفرینی در سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. وضعیت مولفه شادکامی در وزارت ورزش و جوانان در حد قابل قبولی بوده اما وضعیت مولفه کارآفرینی در وزارت ورزش و جوانان در حد قابل قبولی نبود. همچنین شادکامی کارکنان (47/0β=) توانایی پیشبینی کارآفرینی در سازمان را داشت. طبق نتایج مدل ساختاری، شادکامی در محیط کار بر کارآفرینی کارکنان آن وزارتخانه تاثیرگذار بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مدیران وزارت ورزش و جوانان جهت افزایش کارآفرینی سازمانی، زمینه نشاط و شادکامی کارکنان را فراهم آورند.
حسین پورسلطانی زرندی؛ رامین ایرجی نقندر
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت دانش با خلاقیت کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روششناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد (50=N) تشکیل میدادند و نمونۀ آماری برابر با حجم جامعه ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت دانش با خلاقیت کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روششناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد (50=N) تشکیل میدادند و نمونۀ آماری برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد. به منظور جمعآوری دادهها از دو پرسشنامۀ مدیریت دانش (لاوسون، 2003) و خلاقیت (رندسیپ، 1979) استفاده شد. اعتبار پرسشنامهها با بـهرهگیری از نظرات اصلاحی اساتید مدیریت و برنـامهریزی رشتۀ تربیتبدنی تعیین گردید و پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب (90/0=α) و (92/0=α) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای توصیفی و آزمونهای آماری کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین مدیریت دانش و خلاقیت کارکنان رابطۀ مثبت و معناداری (001/0=P ، 733/0=r) وجود دارد. همچنین بین مؤلفههای ایجاد دانش (014/0=P ، 423/0=r)، جذب دانش (002/0=P ، 62/0=r)، سازماندهی دانش (024/0=P ، 391/0=r)، ذخیره دانش (001/0=P ، 553/0=r)، انتشار دانش (003/0=P ، 796/0=r) و کاربرد دانش (001/0=P ، 652/0=r) با خلاقیت رابطۀ مثبت و معناداری مشاهده شد. از طرفی نتـایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انتشار دانش، واجد شرایط پیشبینی خلاقیت میباشد. نتیجهگیری: با توجه به این که مدیریت دانش نقش بسزایی در بهبود خلاقیت کارکنان دارد، مسئولین سازمانهای ورزشی باید به دنبال رفع موانع و فراهم کردن بستر اسقرار مدیریت دانش در سازمانها باشند و به نیروی انسانی که نقش اساسی در بهبود عملکرد سازمان دارد، بیش از گذشته توجه نمایند.