پیامدهای نگرشی منابع انسانی در ورزش مانند، رضایت شغلی، تعهد شغلی و سازمانی و ...
محبوبه شکوهی نیا؛ غلامرضا خاکساری؛ مجید سلیمانی؛ عادل افکار
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر، طراحی الگوی تعویق بازنشستگی کارکنان در سازمانهای ورزشی بود.
روششناسی: روش تحقیق حاضر، با رویکرد کیفی به روش داده بنیاد (مدل سیستماتیک اشتراوس و کوربین) است که ازنظر هدف بنیادی و ازنظر جمعآوری دادهها بهصورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه صاحبنظران و متخصصان در حوزه مدیریت سازمان، ...
بیشتر
هدف: هدف از تحقیق حاضر، طراحی الگوی تعویق بازنشستگی کارکنان در سازمانهای ورزشی بود.
روششناسی: روش تحقیق حاضر، با رویکرد کیفی به روش داده بنیاد (مدل سیستماتیک اشتراوس و کوربین) است که ازنظر هدف بنیادی و ازنظر جمعآوری دادهها بهصورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه صاحبنظران و متخصصان در حوزه مدیریت سازمان، اساتید مدیریت ورزشی و مدیران سازمانهای ورزشی، وزارت ورزش و ادارات ورزش و جوانان باسابقه شغلی بالای 25 سال و دارای مقاله، کتاب، پژوهش، تدریس در زمینه پژوهش حاضر و همچنین مدیران سازمانهای مرتبط با صندوق بازنشستگی میباشد که به روش نمونهگیری هدفمند یا نظری انتخابشدهاند (17 نفر). تجزیهوتحلیل دادهها جهت کدگذاری باز، محوری و گزینشی از رویکرد کیفی گراندد تئوری (تئوری زمینهای) استفاده شد و با تحلیل مصاحبهها، کدگذاری باز انجام گرفت.
یافتهها: بر اساس کدهای باز شناساییشده، کدهای محوری شکل گرفتند و به کمک کدگذاری انتخابی مدل نظری توسعه پیدا کرد، سپس مدل پارادایمی با نظر خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: الگوی تعویق بازنشستگی کارکنان در سازمانهای ورزشی، متأثر از شرایط علی (ویژگیهای فردی، ویژگیهای شخصیتی، ویژگیهای شغلی و خانوادگی) و با در نظر گرفتن راهبردهای استخراجی (انگیزشی و شغلی) که متأثر از شرایط زمینهای (مدیریتی، فرهنگسازمانی و قوانین سازمانی) و شرایط مداخلهگر (اقتصادی، سلامتی، بیکاری، چالشهای شغلی) می-باشد، میتواند منجر به پیامدهای روانی و حرفهای گردد.
اسفندیار خسروی زاده؛ عابد حقدادی؛ اکرم کمانکش
چکیده
چکیده هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین میزان فعالیت جسمانی و اخلاق کار ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی -همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان (140 نفر) ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی بودند که 103 نفر از آنها به شیوه تصادفی سهمیه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند، که در نهایت نتایج ...
بیشتر
چکیده هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین میزان فعالیت جسمانی و اخلاق کار ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی -همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان (140 نفر) ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی بودند که 103 نفر از آنها به شیوه تصادفی سهمیه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند، که در نهایت نتایج مربوط به 88 پرسشنامه (43/85 درصد) مورد تحلیل آماری قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جهانی فعالیت جسمانی (2002) و پرسشنامه اخلاق کار گریگوری(1991) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در سطح معناداری 05/0 ≥ α تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین فعالیت جسمانی و اخلاق کار کارکنان رابطه آماری معناداری وجود نداشت و مولفه های فعالیت جسمانی نتوانستند وضعیت اخلاق کار و مولفه های آن را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: فعالیت جسمانی و اخلاق کار کارکنان مورد مطالعه از یکدیگر مستقل هستند، لیکن به نظر می رسد به پژوهش های بیشتری در این زمینه نیاز باشد.
فریبرز فتحی؛ میرحسن سید عامری؛ آرمان ویسی
چکیده
هدف:هدف از این تحقیق، بررسی ابعاد مسیرهای پیشرفت شغلی کارکنان ادارات کل ورزش وجوانان شمالغرب ایران میباشد.
روششناسی: روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بود که به شیوه میدانی انجامشد. جامعه آماری شامل 320 نفر از کارکنان مرد و زن ادارات کل ورزش و جوانان شمال غرب کشور بودند که بر اساس روش نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند 263 نفر انتخابشدند. ...
بیشتر
هدف:هدف از این تحقیق، بررسی ابعاد مسیرهای پیشرفت شغلی کارکنان ادارات کل ورزش وجوانان شمالغرب ایران میباشد.
روششناسی: روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بود که به شیوه میدانی انجامشد. جامعه آماری شامل 320 نفر از کارکنان مرد و زن ادارات کل ورزش و جوانان شمال غرب کشور بودند که بر اساس روش نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند 263 نفر انتخابشدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه مسیرهای پیشرفت شغلی شاین (1990)، بود. جهت تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی (کلموگروف ـ اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، t تک نمونهای و تحلیل واریانس یک طرفه) استفادهشد.
یافتهها: 1- نتایج ضریب همبستگی پیرسون بر وجود رابطه مثبت و معناداری بین مسیرهای ترقی شغلی کارکنان در سطح (05/0α<) دلالت دارد. 2- نتایج آزمون آماری تی تک نمونهای نشانداد بین مؤلفههای تحقیق، تنها در میان چهار مؤلفه مسیرهای شغلی، امنیت - ثبات (001/0p= ،26/5t=) فنی/کارکردی (005/0p= ،19/4t=) خلاقیت (001/0p= ،8/5t=) و تنوع- چالش محض (03/0p= ،19/4t=) تفاوت معنیداری وجود دارد. 3- نتایج آزمون تی مستقل نشانداد که تفاوت معنیداری بین میانگین مسیرهای ترقی شغلی کارکنان از لحاظ وضعیت تأهل (05/0p= ،19/4r=) و جنسیت (05/0p= ،61/0r=) در سطح ( 05/0α<) وجود ندارد؛ همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد، تفاوت معنیداری بین میانگین مسیرهای پیشرفت شغلی کارکنان بر حسب سن (15/0p= ،75/1F=)، تحصیلات (98/0p= ،09/0F=) و سنوات خدمت (2/0p= ،5/1F=) وجود ندارد. تنها در مؤلفه محل خدمت (001/0p= ،82/1F=) تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی میتوان گفت بهتر است، مدیران ادارات کل ورزش و جوانان شمال غرب میان مؤلفههای مسیر پیشرفت شغلی کارکنان، برای مؤلفههای فنی/ کارکردی، خلاقیت، تنوع و امنیت، اهمیت بیشتری قائل شوند.
حسین پورسلطانی زرندی؛ رامین ایرجی نقندر
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت دانش با خلاقیت کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روششناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد (50=N) تشکیل میدادند و نمونۀ آماری برابر با حجم جامعه ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت دانش با خلاقیت کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روششناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ کارکنان اداره کل تربیتبدنی دانشگاه فردوسی مشهد (50=N) تشکیل میدادند و نمونۀ آماری برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد. به منظور جمعآوری دادهها از دو پرسشنامۀ مدیریت دانش (لاوسون، 2003) و خلاقیت (رندسیپ، 1979) استفاده شد. اعتبار پرسشنامهها با بـهرهگیری از نظرات اصلاحی اساتید مدیریت و برنـامهریزی رشتۀ تربیتبدنی تعیین گردید و پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب (90/0=α) و (92/0=α) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای توصیفی و آزمونهای آماری کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین مدیریت دانش و خلاقیت کارکنان رابطۀ مثبت و معناداری (001/0=P ، 733/0=r) وجود دارد. همچنین بین مؤلفههای ایجاد دانش (014/0=P ، 423/0=r)، جذب دانش (002/0=P ، 62/0=r)، سازماندهی دانش (024/0=P ، 391/0=r)، ذخیره دانش (001/0=P ، 553/0=r)، انتشار دانش (003/0=P ، 796/0=r) و کاربرد دانش (001/0=P ، 652/0=r) با خلاقیت رابطۀ مثبت و معناداری مشاهده شد. از طرفی نتـایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انتشار دانش، واجد شرایط پیشبینی خلاقیت میباشد. نتیجهگیری: با توجه به این که مدیریت دانش نقش بسزایی در بهبود خلاقیت کارکنان دارد، مسئولین سازمانهای ورزشی باید به دنبال رفع موانع و فراهم کردن بستر اسقرار مدیریت دانش در سازمانها باشند و به نیروی انسانی که نقش اساسی در بهبود عملکرد سازمان دارد، بیش از گذشته توجه نمایند.