مدیریت راهبردی منابع انسانی در ورزش
فرزانه مظلومی سوینی؛ جواد شهلائی باقری؛ غلامرضا شعبانی بهار؛ فرزاد غفوری
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی منافع نهادینهسازی تفکر استراتژیک در فدراسیونهای ورزشی بوده است. روششناسی: پژوهش حاضر از مطالعات کیفیِ اکتشافی بوده که با استفاده از تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش، خبرگان مدیریت ورزشی با تجربة آشنایی با مبانی مدیریت و تفکر استراتژیک بودند که متناسب با ماهیت پژوهش تعداد 16 نفر ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی منافع نهادینهسازی تفکر استراتژیک در فدراسیونهای ورزشی بوده است. روششناسی: پژوهش حاضر از مطالعات کیفیِ اکتشافی بوده که با استفاده از تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش، خبرگان مدیریت ورزشی با تجربة آشنایی با مبانی مدیریت و تفکر استراتژیک بودند که متناسب با ماهیت پژوهش تعداد 16 نفر به عنوان مشارکتکننده به صورت گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری، مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری دادهها شامل یک مصاحبه نیمه ساختارمند بود. از روش توافق درون موضوعی جهت اطمینان از پایایی مصاحبهها استفاده شد. همچنین از معیار اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد که در برگیرندهی چهار معیار جداگانه اما به هم مرتبط میباشد و عبارتند از: معیارهای باورپذیری، اطمینانپذیری، انتقالپذیری و تأییدپذیری، جهت ارجاع به ارزیابی کیفیت نتایج کیفی استفاده شد.یافتهها: تحلیل مضمون با استفاده از مدل شش مرحلهای برون و کلارک (2006) منجر به استخراج 168 کد، 12 مضمونِ فرعی و چهار مضمونِ اصلی شد. تحلیل دادهها نشان داد که منافع نهادینهسازی تفکر استراتژیک در فدراسیونهای ورزشی شامل "توسعهی ورزش"، "توسعهی اقتصادی"، "تعالی سازمانی" و "مواجهه با بحران" بودند. نتیجهگیری: با توجه به منافع ویژهای که نهادینهسازی تفکر استراتژیک برای فدراسیونهای ورزشی به همراه دارد، تمرکز متولیان مدیریت ورزش بر توسعه و تقویت تفکر استراتژیک در بدنة فدراسیونها و مدیران ورزشی میتواند منشأ تحولات قابل توجهی در عرصة ورزش باشد.
مدیریت راهبردی منابع انسانی در ورزش
محمد ریحانی؛ شهرام عبدی؛ صلاح دستوم؛ زهره خسروی پور
چکیده
هدف: هدف کلی پژوهش طراحی وتدوین برنامه راهبردی توسعه ورزش کارکنان دانشگاه بجنوردبود.روششناسی: پژوهش حاضر ا نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر جمعآوری دادهها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش دربخش کیفی شامل مدیر، کارکنان و کارشناسان اداره تربیت بدنی دانشگاه و اساتید و خبرگان تربیت بدنی ...
بیشتر
هدف: هدف کلی پژوهش طراحی وتدوین برنامه راهبردی توسعه ورزش کارکنان دانشگاه بجنوردبود.روششناسی: پژوهش حاضر ا نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر جمعآوری دادهها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش دربخش کیفی شامل مدیر، کارکنان و کارشناسان اداره تربیت بدنی دانشگاه و اساتید و خبرگان تربیت بدنی دانشگاهی و در بخش کمی شامل کارکنان دانشگاه بجنورد بود. نمونه آماری در بخش کیفی 15 نفر ازافراد جامعه آماری و دربخش کمی شامل 50 نفر ازکارکنان بود. روش نمونه گیری دربخش کیفی هدفمند و برمبنای تخصص، تجربه و آگاهی نسبت به ورزش کارکنان و دربخش کمی بهصورت تصادفی ساده بود. برای جمعآوری دادهها نیز از دوروش مصاحبه اکتشافی نیمه هدایت شده و پرسشنامه محقق ساخته و برای بدست آوردن نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها و همچنین اولویتبندی استراتژیهای تدوین شده از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی مدل SWOT-ANP استفاده شده است.یافتهها: نتایج نشان داد، ورزش قهرمانی کارکنان دارای 5 قوت، 7 ضعف، 5 فرصت و 6 تهدید و در مجموع 10 راهبرد؛ و ورزش همگانی کارکنان دارای 7 قوت، 7 ضعف، 6 فرصت و 6 تهدید و در مجموع 11 راهبرد است.نتیجهگیری: مهمترین استراتژی بهدست آمده در بخش توسعه ورزش قهرمانی کارکنان دانشگاه بجنورد، افزایش اعتبارات ورزش قهرمانی و استفاده از مربیان و کادر فنی حرفهای در تیمهای ورزشی کارکنان دانشگاه؛ و در بخش توسعه ورزش همگانی، توسعه فرهنگ ورزش و پرداختن به فعالیتهای ورزشی در بین کارکنان توسط برنامه های نوآورانه، جذاب و بدیع می باشد.
مدیریت راهبردی منابع انسانی در ورزش
سلمان صدیق؛ مهرعلی همتی نژاد؛ شهرام شفیعی؛ محمدحسن قلی زاده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش طراحی و تبیین یک چارچوب تحلیل مفهومی برای تحلیل راهبردی مشارکت ذینفعان توسعه صنعت ورزش کشور بود. روش شناسی: روش تحقیقات از نوع تحقیقات کیفی نظاممند میباشد. منابع جمعآوری یافتهها شامل دو بخش منابع اطلاعاتی (منابع علمی) و منابع انسانی (صاحبنظران) مرتبط با موضوع پژوهش بود. منابع مورد مطالعه در هر دو بخش به ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش طراحی و تبیین یک چارچوب تحلیل مفهومی برای تحلیل راهبردی مشارکت ذینفعان توسعه صنعت ورزش کشور بود. روش شناسی: روش تحقیقات از نوع تحقیقات کیفی نظاممند میباشد. منابع جمعآوری یافتهها شامل دو بخش منابع اطلاعاتی (منابع علمی) و منابع انسانی (صاحبنظران) مرتبط با موضوع پژوهش بود. منابع مورد مطالعه در هر دو بخش به تعداد قابل کفایت براساس اشباع نظری برآورد و به صورت هدفمند و دردسترس نمونهگیری شد (24 نفر و 108 نسخه). ابزار پژوهش شامل رونوشت مطالعه کتابخانهای و چارچوب مصاحبه اکتشافی بود. روایی ابزار ابتدا براساس تعیین اعتبار علمی و حقوقی افراد و اسناد کنترل شد سپس از نظر متخصصان برای بررسی روایی محتوایی و صوری استفاده گردید. علاوه براین ضریب توافق بین مصححان کدگذاری محاسبه شد. جهت تحلیل یافتههای پژوهش از روشهای تحلیل و طراحی چارچوب مبتنی بر کدگذاری مفهومی استفاده گردید.یافتهها: 187 مولفه شناسایی شده در 5 سطح، 9 منظر و 31 بُعد دستهبندی شدند که شامل؛ سطح محیط و اکوسیستم (محیط ملی و بین المللی)، سطح نقش و بازیگران (ارکان و راهبری)، سطح پشتیبانی و ساختار (فرایندها و منابع)، سطح تعامل و مشارکت (سطوح ورزش و بخشهای صنعت) و سطح پیامد و توسعه (کارکردها و پایدارسازی) میباشد. روابط کلی بین متغیرها در مدل ترسیم گردیده است.نتیجهگیری: براساس چارچوب میتوان گفت توسعه صنعت ورزش از اصول مدیریت سیستمی پیروی میکند و عوامل کلیدی و راهبردی آن جهتگیری مسیر راهبردی توسعه را در مدل تعیین میکند تا مدیران باید در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی آن را مبنا قرار دهند.
نوشین بنار؛ صلاح دستوم؛ حمیدرضا گوهر رستمی؛ فاطمه محدث
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش توسعه نظری و مفهومی مشارکت ورزشی با رویکرد مدلسازی در ورزش استان گیلان بود. روششناسی: روش تحقیق از نوع اکتشافی- پیمایشی بود. 154 کارشناس اجرایی و متخصص علمی در حوزه ورزش همگانی استان گیلان به صورت هدفمند مورد نظرخواهی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای، مصاحبه و پرسشنامه بود. ابزار اصلی پرسشنامه ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش توسعه نظری و مفهومی مشارکت ورزشی با رویکرد مدلسازی در ورزش استان گیلان بود. روششناسی: روش تحقیق از نوع اکتشافی- پیمایشی بود. 154 کارشناس اجرایی و متخصص علمی در حوزه ورزش همگانی استان گیلان به صورت هدفمند مورد نظرخواهی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای، مصاحبه و پرسشنامه بود. ابزار اصلی پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای پژوهش در مقیاس لیکرت 5 گزینهای میباشد. روایی پرسشنامه از طریق نظر متخصصان (12 نفر) و تحلیل عاملی (شاخص برازش) و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (90/0) مطلوب ارزیابی شد. یافتههای کیفی و کمی پژوهش در سه رویکرد ساختاری (Amos)، سیستمی و رفتاری مدلسازی شدند. یافتهها: بر اساس نتایج، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مطلوب بود. بر اساس تحلیل مسیر اثر متغیرهای؛ محیطی بر فردی (673/0)، محیطی بر مدیریتی (739/0)، محیطی بر خدماتی (672/0)، مدیریتی بر فردی (714/0)، مدیریتی بر خدماتی (962/0) و خدماتی بر فردی (871/0) مثبت و معنیدار میباشد. همچنین سه عامل؛ مدیریتی، خدماتی و محیطی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر روی سطح فردی بودند.نتیجهگیری: در تفسیر یافتهها میتوان گفت که برای توسعه مشارکت ورزشی مؤلفههای فردی تعیین کننده نهایی هستند. بنابراین زمینهیابی محیطی، عملیات مدیریتی و کیفیتبخشی خدمات در نهایت باید از طریق تقویت متغیرهای فردی سبب افزایش تقاضامحوری و استمرار مشارکت ورزشی در افراد شود.