هادی باقری؛ موسی قوام صفت؛ غلامرضا حاصلی
چکیده
هدف: مهاجرت نخبگان و متخصصان ورزشی به عنوان پدیده ای اجتماعی، اثرات زیانباری بـر فرآیندهای رشد و توسعۀ ورزش بر جای میگذارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران نخبه ایران است. روششناسی: این پژوهش از نوع آمیخته است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله نخست، گردآوری دادهها از طریق 8 مصاحبۀ ...
بیشتر
هدف: مهاجرت نخبگان و متخصصان ورزشی به عنوان پدیده ای اجتماعی، اثرات زیانباری بـر فرآیندهای رشد و توسعۀ ورزش بر جای میگذارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران نخبه ایران است. روششناسی: این پژوهش از نوع آمیخته است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله نخست، گردآوری دادهها از طریق 8 مصاحبۀ نیمهساختاریافته و نیز تحلیل محتوای اسناد، مدارک و ادبیات موجود، انجام شد؛ حاصل این مرحله، فهرستی از دلایل مهاجرت ورزشکاران مشتمل بر چهار دسته عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حرفهای بود. در مرحله بعد، برای تعیین اهمیت و وزن هر یک از عوامل، پرسشنامهای مبتنی بر روش تصمیمگیری چندمعیارۀ BWM طراحی و بین 10 تن از ورزشکاران نخبه ملّی توزیع شد که به شیوه قضاوتی انتخاب شدند.یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عوامل اقتصادی همچون «دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر» و «تفاوت وضعیت رفاهی کشورِ مبدأ و مقصد»، مهمترین دلایل مهاجرت ورزشکاران هستند. عوامل حرفهای (مانند دسترسی به امکانات و مربی؛ و بیبرنامگی فدراسیونها)، عوامل سیاسی (مانند ناکارآمدی نظام مدیریت کلان کشور؛ و نفوذ گرایشهای سیاسی در ورزش) و عوامل اجتماعی (مانند جایگاه اجتماعی ورزشکاران؛ و تمایل به زندگی مدرن) در ردههای بعدی قرار دارند.نتیجهگیری: مشکلات مدیریت کلان جامعه و بهویژه حوزه اقتصادی اثر تعیینکنندهای بر تصمیم ورزشکاران به مهاجرت دارد؛ اما، به نظر میرسد با رفع مشکلات حرفهای و مدیریتی ورزش، تا حدود زیادی میتوان دغدغه اقتصادی ورزشکاران را رفع و انگیزه لازم را برای ماندگاری در کشور ایجاد کرد.
حسام زارع؛ هادی باقری
چکیده
هدف: در مواجهه با تحولات سریع و غیرقابل پیشبینی جوامع و تغییر نیازها و انتظارات مشتریان، نهادهای ورزشی ناگزیرند به سازمانی چابک تبدیل شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین بازاریابی داخلی و چابکی سازمانی با توجه به نقش واسطه هدفگرایی است.روششناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه ...
بیشتر
هدف: در مواجهه با تحولات سریع و غیرقابل پیشبینی جوامع و تغییر نیازها و انتظارات مشتریان، نهادهای ورزشی ناگزیرند به سازمانی چابک تبدیل شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین بازاریابی داخلی و چابکی سازمانی با توجه به نقش واسطه هدفگرایی است.روششناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان فارس بودند (320 N=) که 212 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از سه پرسشنامه بازاریابی داخلی فورمن و مونی (1995)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2004) و هدفگرایی وراپوتینان (2001) استفاده شد. روایی پرسشنامهها، توسط 10 متخصص تأیید شد. پایایی پرسشنامهها، با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 95/0، 96/0 و 93/0 تأیید شد. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بازارایابی داخلی بر چابکی سازمانی و هدفگرایی، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین، این متغیر به واسطه هدفگرایی تأثیر معناداری بر چابکی سازمانی میگذارد. ضریب تعیین متغیرهای درونزا نیز نشان داد که 49 درصد از واریانس چابکی سازمانی و 37 درصد از واریانس هدفگرایی، از طریق متغیرهای پیش بین قابل تبیین است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر اهمیت نقش هدفگرایی به عنوان یک واسطه در ارتقای چابکی سازمانی است؛ بنابراین، ضمن توجه به رشد و توسعه کارکنان، مشارکت دادن آنها در تعیین اهداف سازمانی و انگیزش آنها برای تعقیب این اهداف، میتواند توان ادارات ورزش و جوانان در پاسخگویی به نیازهای ورزشی جامعه را بهبود بخشد.