آینده پژوهی در منابع انسانی در ورزش
جمال روشن زاده؛ غلامرضا خاکساری؛ مجید سلیمانی؛ سیروس احمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل توسعه منابع انسانی الگوریتمی در وزارت ورزش و جوانان ایران طراحی گردید.
روششناسی: پژوهش حاضر ازجمله پژوشهای کیفی بود که بهصورت میدانی اجرا گردید. روش کیفی مورداستفاده در پژوهش حاضر از نوع داده بنیاد بود. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. مشارکتکنندگان در این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل توسعه منابع انسانی الگوریتمی در وزارت ورزش و جوانان ایران طراحی گردید.
روششناسی: پژوهش حاضر ازجمله پژوشهای کیفی بود که بهصورت میدانی اجرا گردید. روش کیفی مورداستفاده در پژوهش حاضر از نوع داده بنیاد بود. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. مشارکتکنندگان در این پژوهش با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با رویکرد انتخاب نمونه همگون و درعینحال با رعایت حداکثر تنوع نمونهگیری شدند و تا رسیدن به اشباع نظری تعداد ۱۳ مصاحبه شکل گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای کیفی از کدگذاری با استفاده از روش گرانددتئوری نوع گلیزر به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد جهت توسعه منابع انسانی الگوریتمی در وزارت ورزش و جوانان فرایند بسترسازی، آموزش، استقرار، فرهنگسازی و تداوم وجود دارد که می بایستی به صورت مطلوبی عملیاتی گردد. همچنین نتایج نشان داد که توجه به برخی عوامل از جمله عوامل نظارتی و ترویجی نقش حمایتی اساسی در این فرآیند دارند که میتواند زمینه ساز توسعه مدیریت منابع انسانی الگوریتمی گردد.
نتیجهگیری: دراینبین عوامل ترویجی ازجمله شفافسازی، ابزارها و نظارت و ارزیابی و عوامل نظارتی ازجمله بانک اطلاعاتی، سیستم انگیزشی، تحول مدیریتی و تعالی درونی میتواند نقش حمایتی در مسیر توسعه منابع انسانی الگوریتمی در وزارت ورزش و جوانان داشته باشد.
آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی در ورزش
حدیث بساط شیر؛ مژگان صالحی پور؛ جواد کریمی
چکیده
هدف: هدف این تحقیق طراحی الگوی توسعه فردی مربیان فوتبال ایران بودروش شناسی: روش پژوهش به شیوه کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش گلیزر (1992) انجام شد. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش از طریق معیارهای اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و تاییدپذیری، تأیید شد. در مجموع ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق طراحی الگوی توسعه فردی مربیان فوتبال ایران بودروش شناسی: روش پژوهش به شیوه کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش گلیزر (1992) انجام شد. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش از طریق معیارهای اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و تاییدپذیری، تأیید شد. در مجموع 15 مصاحبه با خبرگان و متخصصان انجام شد و تا جایی ادامه یافت که پژوهش به اشباع نظری و کفایت رسید. از طریق مطالعه کتابخانهای و مصاحبههای کیفی جمع آوری و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: براساس یافتهها 77 مفهوم در قالب 20 مضمون فرعی و 10 مضمون اصلی چارچوببندی شدند. مضامین اصلی شامل شامل شاخص سازمانی، عوامل مدیریتی، اصول فردی، صلاحیت حرفهای، آموزش، ارزیابی، عملکردی، رفتاری، شناختی، نگرشی است.نتیجه گیری: در جهت توسعه فردی مربیان فوتبال باید به راهبردهایی مانند نیازسنجی آموزشی مربیان وتوجه به اصول اساسی و همچنین تهیه محتوای به روزرسانی شده آموزشی تمرکز کرد و با استفاده از تنوع برنامههای توسعه فردی زمینههای لازم برای شکوفایی عملکردی، رفتاری، شناختی و نگرشی را فراهم نمود.
احمد محمودی؛ فرزاد غفوری؛ مهران میزانی؛ محسن کوثری پور
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه شناخت سازمانی اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی و سازمان ورزش شهرداری مشهد بر اساس مدل وایزبورد بود. روششناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مقایسهای بود که به شکل میدانی انجام گرفت. بدین منظور 71 نفر از کارکنان سازمان ورزش شهرداری مشهد و 75 نفر از اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی به عنوان نمونه پژوهش ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه شناخت سازمانی اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی و سازمان ورزش شهرداری مشهد بر اساس مدل وایزبورد بود. روششناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مقایسهای بود که به شکل میدانی انجام گرفت. بدین منظور 71 نفر از کارکنان سازمان ورزش شهرداری مشهد و 75 نفر از اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شناخت سازمانی بود که روایی صوری و محتوایی آن در پژوهشهای پیشین مورد تأیید قرار گرفته بود و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (92/0=α). برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t مستقل و من ویتنی استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که تفاوت معناداری در ابعاد شناخت سازمانی در سازمانهای مورد مطالعه وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری در ابعاد عملکردی مدیریت شامل مؤلفههای رهبری، هدف گزینی، ساختار سازمانی و سیستم پاداش دهی در بین دو سازمان ورزشی مورد مطالعه وجود داشت (05/0≥P). در مؤلفههای ارتباطات سازمانی، نگرش به تغییر و مکانیزمهای مفید تفاوت معناداری در این دو جامعه یافت نشد (05/0≤P). نتیجهگیری: بطور کلی میتوان اذعان نمود تعیین اهداف قابل دسترستر و آسانتر برای کارمندان، ساختار سازمانی منعطفتر و پویاتر، ایجاد سیستم پاداشدهی متناسب با عملکرد افراد و تواناییهای آنها و ایجاد رهبری متناسب با نوع توانمندی ها و آمادگی آنان از جمله مواردی است که در سازمان ورزش شهرداری بیش از بیش باید مد نظر مسئولین قرار گیرد.